سیاسی و خنده دار
88/4/2 :: 1:5 عصر
سلام
وای دیروز خونه برای اوّلین بار تنها بودم . نیم ساعت و یک ربع.
خیلی حس بدی بود .
یادم باشد که دیگه تنها نمونم حتی یک ثانیه.
رفتم اتاقم را مرتب کردم،
بعدش رفتم پای کامپیو تر
، بعدش رفتم پای تلو یزیون
و بعد که حوصله ام سر رفت رفتم کتاب پی پی جوراب بلند را خواندم
و بعد یک کوچولو خوابم برد
. بعدش دیگه مادر بزر گم اومد
. اونا هم چهار پنج بار زنگ زدن
آخرسر در را باز کردم.
خانه
:: کل بازدیدها :: :: بازدید امروز :: :: بازدید دیروز ::
:: درباره خودم :: :: اوقات شرعی ::
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه
RSS
13376
9
0
من مهمان را خیلی دوست دارم. من تا زه باسواد شدم.
:: لینک به وبلاگ ::
|
:: وضعیت من در یاهو ::
:: اشتراک در خبرنامه ::
:: فهرست موضوعی یادداشت ها ::
پ .
:: مطالب بایگانی شده ::